میگفت از تربیت بچه هام راضی هستم...

طوری باهاشون برخورد کردم که هیچ وقت دروغ نگن...

برخوردی که با نمره بیست بچه ها داشتم با مثلا نمره صفری که میگرفتن فرقی نداشت...

اینجوری دیگه تو رابطه با ما احساس امنیت میکردن... اینجوری اگه مثلا صفر میشدن میومدن صادقانه میگفتن...

میگفت خط قرمز تو زندگی من دروغ نگفتن هست...یه رفتار زشت که اگه بفهمم خیلی وحشتناکه...

آره از تربیت بچه هام راضی هستم اما یه جاهایی من مقصرم...

اینکه اجازه ندادم بچه هام سختی ببینن و در رفاه بزرگ شدن و این خیلی بد..............