والله که من عاشق چشمان تو هستم


والله که تو باخبر از این دل زاری


مهمان خیالم شده ایی هرشب و هرشب


والله شبیه من دیوانه نداری


حقا که مرادی و مریدت شده ام من


حقا که تو خورشید و زمین و آسمانی


حاشا که به غیر از تو کسی بردلم افتد


هم سرور و هم بی سر و هم عین و عیانی


هیهات اگر یار بخواهی و نباشم


ای وای به من گر تو مرا یار ندانی


باید به تو زنجیر کنم بند دلم را


جانی و جهانی و چنینی و چنانی


ای نورتر از نورتر ازنورتر از نور


ای ماه تر از ماه تر از ماه تر از ماه


تو امر کنی خاک در درگهت هستم


ای شاه تر از شاه تر از شاه تر از شاه

لبیک یاحسین

بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم...