هر وقت دیدی تمام درهای دنیا به روت بسته...
هر وقت دیدی با هیچ کسی نمیتونی حرف بزنی...
هر وقت دیدی هیچ کس حرفاتو نمیفهمه...
هر وقت احساس کردی خییییلی تنها شدی...
هر وقت رسیدی به جایی که دیگه امیدت رو داری از دست میدی...
دیگه موقعش هس که بیای سمت من...
خواستم فضا یه جوری بشه که تنها باشیم...
خلوت کنیم...
خودمو خودت...
دستتو بده به من،حالا بیا در آغوش من...
امیدت فقط به من باشه... فقط من...
من از همه چیز آگاهم... از پیدا و پنهان... از همه چیز...
با من حرف بزن...
من میشنوم...
من میبینم...