امشب شب شهادت امام موسی کاظم...

از اینجا که 14فروردین پرواز داشتیم به سمت بغداد بعد از رسیدن سوار اتوبوس شدیم و رفتیم کاظمین...

بعد از این که در هتل جابه جاشدیم رفتیم غسل زیارت و همه رفتیم سمت حرم اقا برای خوندن نماز مغرب وعشا...

وای وارد حرم شدم اینقد دلم گرفت...

حرم امام موسی کاظم و نوه ایشون امام جواد درواقع یک حرم هست با دوگنبد...

ناخوداگاه یاد حرم امام رضا میوفتی... بعد حرم تمیز امام رضا رو مقایسه میکنی با این حرم پدر و پسر ایشون... باخودت میگی اینجا واقعا قطعه ای از بهشت هست از نظر معنوی، اما چقد مظلوم واقع شدن چقد غریبن اینجا...

دلم می خواست امشب هم اونجا بودم...

حیف که کاظمین یه شب بیشتر نمیمونن و سه روز درکربلا و سه روز در نجف میمونن...معمولا برنامه سفر اینطوره...

خلاصه من فردا نماز صبح هم رفتم... گفتم حیف در هتل بخوابم... حیف این همه راه رو امدم اینجا و نماز رو در هتل بخونم...

اما حس وحال عجیبی هست کاظمین... امیدوارم تجربه کنید و دعاگوی همه باشید...

امشب هم دعا کنیم... برای همه...

خداجونم کمک کن دلمون صاف بشه و هیچ بدی و کینه ای از کسی به دلمون راه ندیم و ببخشیم کسی رو که در حق ما بدی یا نامهربونی یا بی اعتنایی یا هرچیزی که دراین فضاتعریف میشه،داشته...

دلم گرفته ای دوست...

خدا تنها کسیه که میشه روش حساب کرد...